آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
با حضور مدیرکل هنرهای نمایشی در خانه داود رشیدی، پیام جشن اردیبهشت تئاتر توسط این هنرمند پیشکسوت خوانده و از پوستر این رویداد هنری رونمایی شد ...
به گزارش سایت ایران تئاتر، عصر روز یکشنبه 23 فروردین، در دیداری که مهدی شفیعی، مدیرکل هنرهای نمایشی به مناسبت سال نو از داود رشیدی و خانواده او داشت، پیام جشن اردیبهشت تئاتر ایران توسط این هنرمند پیشکسوت خوانده و از پوستر این رویداد رونمایی شد.
در این دیدار که اتابک نادری مدیر هماهنگی امور استانها و عباس غفاری مدیر روابط عمومی ادارهکل هنرهای نمایشی هم در آن حضور داشتند، مهدی شفیعی پس از تبریک سال نو به داود رشیدی و خانودهاش، با اشاره به نامگذاری امسال به عنوان سال تئاتر از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «سال 94 را وزیر محترم، سال تئاتر نامیدند و ما خواستیم در آغاز سال جدید و در آغاز سال تئاتر در خدمت شما باشیم که از پیشکسوتان و هنرمندان شاخص این عرصه هستید؛ تا این دیدار مطلَع خوبی باشد برای تئاتر کشور.»
مدیرکل هنرهای نمایشی ادامه داد: «هر سال همزمان با روز جهانی تئاتر و شروع جشن اردیبهشت تئاتر در ایران، یکی از هنرمندان مطرحT پیامی را به این مناسبت مینویسد. این پیام به 32 استان فرستاده میشود و همه آن را طی مراسمی میخوانند. خیلی خوشحالیم که پیام امسال از سوی شما برای حانواده تئاتر ایران فرستاده میشود.»
مهدی شفیعی برای تبریک سال نو به دیدار داود رشیدی رفت
داود رشیدی هم با ابراز خوشحالی از نامیده شدن سال 94 به نام تئاتر، ابراز امیدواری کرد که با نیت خوب و پشتکار مسوولان و هنرمندان، گامهای روبهجلویی در زمینه تئاتر برداشته شود.
در ادامه این دیدار صمیمانه، پوستر جشن اردیبهشت تئاتر امسال رونمایی شد و داود رشیدی به رسم یادگار آن را امضا کرد. احترام برومند، مرضیه برومند و لیلی رشیدی نیز که در این دیدار حضور داشتند، هر کدام مطلبی کوتاه به یادگار برای جشن اردیبهشت تئاتر امسال روی این پوستر نوشتند.
متن پیام داود رشیدی برای اردیبهشت تئاتر ایران به شرح زیر است:
«زمان، بستر تجربههایی است که درپستی و بلندی روزگار تبدیل به همنوایی عشق و معرفت در دالان اندیشهورزی جهان مدرن، با ریشههایی مستحکم در روزگاران پیشین میشود و تئاتر پیوندگاهی برای تمام راستیهاست، پس جهانِ نمایش نه متعلق به کسانی خاص است و نه جامعهای ویژه، تئاتر از آنِ انسان وآیینه تمامنمای اوست. تئاتر برآیند خصائل آرمانی است. صحنه، پندارگاه اندیشهورزی در جریان تجسم احساسات بشری است. و این نقطه عطف رویارویی هنرمند و اثر هنری خویش است، که بیش و پیش از آن، خویشتن خویش را درگیر خواهد کرد. بنابراین تئاتر در راستای برداشتن فاصلهها و نزدیک کردن دلهایی از نژاد ، اقوام و طوایف مختلف جهان، در سایه پیام صلح و دوستی گام بر میدارد.
تئاتر، پیامآور همآوایی نسلهای گسیخته است، میعادگاه وصل و پیوند میان همزبانان درکنار، و دور افتاده از جور عصر ارتباطات است. تئاتر خون واحدی در شاهرگ اعصار و قرون است. تئاتر پل ارتباطی انسانهایی است که به جبر جهان مدرن، در فاصله فیزیکی یک لمس ایستادهاند وشکافشان یک اقیانوس است... و تئاتر انسان ساز است... تئاتر انسان ساز است... و تئاترانسان ساز است.
اکنون در این روزهای خوشآیند و در هوای همدلی و همزبانی، و در جمع جوانان خلاق و پیشکسوتان تجربهمند، آرزویم برای تئاتر بالندگی و رشد و توسعه آن است و برای اهالی آن یکدلی، یکرنگی وهمگرایی. باشد که همگی فرزندانی اهل باشیم؛ و برای تئاتر، اقتصادی رو به رشد، شانی مستقل و عظمتی جاودانه بیافرینیم.»
پوستر جشن اردیبهشت تئاتر ایران به دست داود رشیدی رونمایی شد
جشنهای اردیبهشت تئاتر ایران، هر سال به مناسبت بزرگداشت روز جهانی تئاتر و با هدف تکریم فعالان سال گذشته هنرهای نمایشی توسط ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمنهای نمایشی در سراسر کشور برگزار میشود.
جشن اردیبهشت تئاترِ امسال با حضور هنرمندان و مسئولان، روز چهارم اردیبهشت ماه از استان خراسان رضوی آغاز میشود.
در آستانه سال نو حضرت آیت الله اعرافی امام جمعه میبد پیامی را همراه با نکاتی اصولی و راهبردی صادر کردند. خوب است که هنرمندان در فعالیت هنری سال جدید رهنمودهای ایشان را به کار گیرند .
به گزارش نارین نیوز متن پیام نوروزی ایشان به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
سال نو و فصل رویش گیاه و طبیعت و بیداری فطرت و فضیلت را گرامی میدارم و به مردم شریف و بویژه فرهیختگان، فرهنگیان، فرزانگان و جوانان ارجمند تبریک میگویم و بر همه پیامبران، امامان، صالحان، شهیدان و بویژه سرور زنان جهان و الگوی پاکیها و پایداریها حضرت زهرا (س)، درود میفرستم...
نوروز، همانطور که پیک بیداری طبیعت و نوزایی دشت و دمن و شکوفایی درخت و سبزه است، برای عارفان و هوشمندان الهامبخش نوزایی روان و نوسازی جان و بیداری وجدان و وصل جانان است، و همانگونه که ما به تفریح ، تفرج ، شادی و صفای طبیعی نیازمندیم، به صفای معنوی و شادی عرفانی و شکوفایی روحی نیاز مبرم داریم، نوروز صاحبان خرد و معرفت در درک حقیقت هستی و شیدایی در برابر مقام ربوبی و دلدادگی به لذتهای معنوی و بهرهگیری از تجربههای عرفانی،معنا مییابد و از اینرو است که “عارفان هر دمی دو عید کنند” و در نگاه آنان هر دم این جهان نو میشود و از جهان غیب فیض حیات میبارد، باید در این فصل نو و سال جدید از یک سو آداب پسندیده مهرورزی و نوعدوستی و مهربانی و دیدنیها و دوستیها و دستگیری از نیازمندان و تقویت روابط خویشاوندی و شهروندی و برادری دینی و ایمانی را، زنده نماییم و تعالی بخشیم و از سوی دیگر و با نگاهی فراتر و از افقی برتر در مبارزه با آسیبهای درونی و فریبهای شیطانی و حجابهای ظلمانی بکوشیم و زندگی نوین اخلاقی و معنوی و زیستی عرفانی و ایمانی آغاز نماییم و دل و جانمان را با تابش انوار بندگی خداوند، روشنی بخشیم و از شادی و لذتهای مادی و گذرا، به بلندای خوشیها و شادیهای آسمانی پرواز کنیم و در پرتو این عید باطنی و نوروز معنوی میتوان خانواده و جامعهای سالم و دور از آسیبها و کژیهای اجتماعی و اخلاقی بنیان نهاد و مسیر استقامت در راه خداوند و مبارزه با پلیدیها و پایداری در سختیها و تداوم گفتمان اصیل اسلام ناب و انقلاب اسلامی و راه امام و شهیدان سرافراز، را پیمود.
عید راستین هنگامی است که جان و جهان و جامعه و خانواده و دل و روان همه، جامه کهنه آلودگیها و زشتیها را در آورد و لباس نو و فاخر پارسایی و خردورزی و فضیلیتهای الهی و انسانی بپوشد و اینهمه نمیشود جز با مدد قدسی و راهنمایی و سرپرستی انسان کامل و ولیالله الاعظم “ارواحنا فداه”؛ سالی سرشار از شادی و پیروزی و کامیابی را برای همه عزیزان درخواست مینمایم و با استمداد از فضل الهی نکاتی اصولی و راهبردی را یادآوری مینمایم و مسئولان و ادارات و و نهادها و بخش خصوصی و عمومی و مردم عزیز را به توجه و عنایت بدانها فرا میخوانم:
۱- اصالت فرهنگ، دین و اخلاق و معنویت در همه برنامهها و فعالیتها و نگاه اسلامی و ارزشی و انقلابی به همه اقدامات و تحولات.
۲- اهتمام به رویکرد برنامهریزی راهبردی و کلان و نگاه عمیق کارشناسی در همه بخشها.
۳- عنایت به اسناد راهبردی و کلان کشوری در حوزههای علمی و فرهنگی و سایر بخشها و نیز اسناد راهبردی استانی و بویژه سند راهبردی منطقه.
۴- طراحی و تدوین اسناد راهبردی بخشی در همه نهادها و سازمانها و ادارات و بخشهای عمومی و خصوصی.
۵- بازسازی و ارتقابخشی و نظام اداری با بهرهگیری از فناوریهای نوین و ارزشهای سازمانی و منزه از آسیبها و مبتکر و خلاق و منظم.
۶- بازسازی نظام شورایی شهرستان و اصلاح شوراهای مزبور و تقویت کارشناسی آنها و پایهریزی اتاقهای فکر فعال.
۷- بهرهگیری از توان بخش خصوصی و نهادهای مردمی و فعالسازی آن با تاکید بر بسیج و موسسات خیریه.
۸- بهرهگیری از استعدادهای برتر و ظرفیت نخبگان در همه برنامهها و برنامهریزی برای آن.
۹- عنایت به طراحی شهر سالم و آباد و پیشرفته و همکاری همه در این زمینه بر اساس مبانی نظری و ارزشی اسلام.
۱۰- توجه ویژه به مناطق وابسته به شهر و روستاها و حواشی شهر بویژه مناطق جدید.
۱۱- تهیه سند مبارزه با فقر و فاصله طبقاتی و آسیبهای اجتماعی و اخلاقی و خانوادگی و اجرای آن و عنایت به طبقات محروم و مستمند و آسیبپذیر و حمایتهای لازم از آنان براساس عدالت محوری.
۱۲- شکلگیری منظومهای از نهادهای علمی و دانشگاهی و حوزهای و فرهنگی و آموزش و پرورش هماهنگ و پیشرفته و پویا و خلاق بر اساس پژوهشمحوری و تربیتمداری و ناظر به نیازهای اجتماعی با رویکرد کلان استانی، ملی و فراملی و سرآمد در شاخصهای توسعه، و پیگیری برنامه های سخت افزاری و نرم افزاری در زمینه توسعه و ارتقای واحدهای دانشگاهی و پژوهشی و حوزهای.
۱۳- توسعه و تکمیل و اصلاح زنجیره صنایع دستی و ماشینی و پیشرفته بر پایه اصل صنعت دانش بنیان، جامعه محور، پاک، برتر، کارگرمدار، منظومهای ، مستقل، صادرات محور، معنوی و فرهنگی.
۱۴- تعالی و توسعه رسانههای مکتوب و مجازی و هنری بر پایه اصول مردمی، اسلامی، انقلابی، ناظر به مشکلات، آسیبشناس، هوشمند، با بصیرت، معالجهگر و هدایتگر.
۱۵- بازسازی و تعالی و پویایی نهادهای دینی و فرهنگی خلاق و فعال و هماهنگ و هدایتگر بویژه در زمینه مساجد و آموزشها و فعالیت های قرآنی بخصوص در زمینه حفظ.
۱۶- ارتقای کارکرد اصناف و بخشهای خدماتی بر اساس موازین اسلامی و اخلاقی و مردم مدار و توانمند و ماهر و خدوم.
۱۷- بهرهگیری از همه ظرفیتهای قانونی و رسمی و مردمی در راستای توسعه کشاورزی و باغات و پارکها و فضاهای سبز.
۱۸- عنایت همگانی به همبستگی اجتماعی و هدایت و نظارت عمومی و ارشاد و راهنمایی همگانی و احیای فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر و احیای فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت.
۱۹- ارتقای بصیرت و مشارکت سیاسی و شناخت و شناساندن گفتمان انقلاب اسلامی با رویکرد تمدن اسلامی و نقش برجسته انقلاب و ایران اسلامی و مشارکت هوشمندانه در انتخاباتهای ریاست جمهوری و شوراها.
۲۰- اهتمام جدی به مقوله محیط زیست و هوای سالم از سوی همه مردم و بویژه از سوی صنایع.
۲۱- توجه اساسی به مواریث فرهنگی و تاریخی و گردشگری اسلامی و سالم.
۲۲- تأکید بر عدالت در بهداشت و درمان و ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی و تکمیل طرحهای نیمه تمام آن و تبدیل منطقه به قطب درمانی ملی و فراملی و حرکت به سمت دانشکده علوم پزشکی جامع.
۲۳- افزایش و ارتقای زیرساخت های خدمات شهری بویژه در زمینه فناوری های اطلاعاتی و مبلمان شهری.
۲۴- طراحی و پیگیری درآمدزایی و افزایش بودجه های بخش های خدماتی بویژه شهرداری و تکمیل طرح های نیمه تمام و پایه ریزی و آغاز چند طرح مهم از جمله ورودی ها و خروجی های شهر.
۲۵- در حوزه ورزش و جوانان گامهای بلندی برداشته شده است اما به هیچ نحو کافی نیست و انتظار می رود با همت والای مسئولان و بخش خصوصی شاهد تحول و در خشش بیشتر در این زمینه باشیم.
۲۶- تکمیل زنجیره دستاوردهای مهم سال ۱۳۹۱ در بخش تقسیمات، صنعت، دانشگاهی و… .
۲۷- اولویت بخشی به رویکرد فرهنگ مقاومت و اقتصاد مقاومت در همه برنامهها و زمینهها و نیز شعار سالی که رهبر ی معظم اعلام خواهند فرمود.
بی گمان میهن اسلامی میتواند به قلههای بلند پیشرفت و عدالت دست یابد و در این میان استان یزد با ظرفیتهای فراوان و شهرستان میبد با استعدادهای ممتاز شایسته دستیابی به سرآمدی و الگو شدن خواهد بود و پیمودن این راه با عنایات الهی و همتهای والا و توکل بر خداوند متعال میسر خواهد بود.
با آرزوی شادکامی و کامیابی و توفیقات الهی برای مردم عزیز بویژه جوانان برومند و مسئولان محترم و با آرزوی شفای جانبازان عزیز و بیماران ارجمند بویژه شفای کامل و عاجل دوست گرامی و نماینده الگو و خدوم حضرت حجةالاسلام و المسلمین آقای یحیی زاده “سلمه الله”.
والسلام علیکم و رحمةالله علیرضا اعرافی – امام جمعه میبد
با حضور مسئولان عالی کشوری مراسم اختتامیه سی و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در تالار وحدت برگزار شد پنجشنبه 12 بهمن 1391 - 23:12 مراسم اختتامیه سی و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با حضور محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمید شاه آبادی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قادر آشنا، مدیرکل هنرهای نمایشی و هنرمندان تئاتر صبح پنجشنبه، 12 بهمن ماه، در تالار وحدت برگزار شد...
به گزارش روابط عمومی سی ویکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیش از آغاز سخنان خود اشعاری با مضمون هنر و هنرمند قرائت کرد. وی در ابتدای سخنان خود تئاتر را حسی ترین هنر روزگار و قطعه ای از غم، شادی، درد و رنج آدمیان دانست و افزود: هنرمند برای ارائه این مفهوم تمام وجودش را عرضه کرده و روح کلمات را به روح نمایش تبدیل می کند تا با روح مخاطب درآمیزد.حسینی در ادامه یادآور شد: اگر امروز با پدیده و خیزش اسلامی مواجه هستیم، بی تردید از تلاش هنرمندان دلسوز جهان اسلام در سه دهه گذشته تاثیر گرفته است. هنر آن گاه که از حقیقت سخن می گوید تاثیری نامیرا خواهد داشت و این سده آغاز تعامل فرهنگ ها و رسوایی نیرنگ هاست، البته این تقابل از نگاه نظام سلطه است.وی با بیان اینکه این ملت ها هستند که در مسیر عقلانی و منطقی سرنوشت خود را رقم می زنند، اظهار کرد: اگر غنی ترین رمان های جهان از ادبیات کشورمان وام می گیرد، چرا نباید ادبیات نمایشی به میراث بی قیاس مردان حقیقت جو بیشتر تکیه کند. آمارها نشان می دهد از میان 130 اثر نمایشی در جشنواره 125 اثر زاییده مائده های سرزمینی است.وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه افزود: در آغازین سال دهه چهارم این جشنواره، هنرآفرینان جوان خوش درخشیدند. همچنین استقبال بی نظیر مردم نشان دهنده حضور آثاری موفق است. علاوه بر این، کیفیت برخی آثار در سطح جهانی بود. وی ادامه داد: در این راستا نشان علمی درجه یک فرهنگ و هنر کشور به چند شخصیت گرامی عرصه نمایش که عمری فیض آسمانی و روح ایمانی به سبز کردن خاطر ملت ارزانی داشتند به دست رئیس جمهوری اسلامی ایران، اهداء خواهد شد.در ادامه این مراسم داوود رشیدی از هنرمندان پیش کسوت تئاتر طی سخنانی تئاتر را هنر اندیشه و هنری فاخر دانست و گفت: تئاتر هنری انسان ساز است و به دلیل بالا رفتن آگاهی های عمومی و رشد تحصیلات آکادمیک، مخاطبان جدیدی آمده اند؛ چراکه تئاتر به دلیل زنده بودنش نسبت به سینما و تلویزیون خاص تر است.وی با بیان اینکه بودجه ای که در اختیار تئاتر قرار گرفته بسیار محدود است، تصریح کرد: در حال حاضر نیار به تقویت این بودجه وجود دارد. حدود 150 هزار هنرمند در عرصه تئاتر کشور فعال هستند که نیاز به حمایت بیشتری دارند. بنابراین باید از فعالیت های نمایشی شهرستان ها که بودجه فرهنگیشان از طریق استانداری ها تامین می شود، حمایت بیشتری کرد تا تئاتر در شهرستان ها نیز ارتقاء یابد.رشیدی بودجه تئاتر را نسبت به سینما و تلویزیون ناچیز دانست و افزود: دستمزد هنرمندان تئاتر هیچ گاه جبران زحمات آن ها را نمی کند. ایجاد ردیفی مستقل در بودجه عمومی کشور برای تولید تئاتر فاخر با استانداردهای روز دنیا از مهم ترین مطالبات هنرمندان تئاتر است؛ بنابراین از مسئولان می خواهیم که به دیدن تئاتر بروند تا از نزدیک با اثرات مثبت تئاتر آشنا شده و برای حل مشکلات و کمبودهای آن اقدام کنند. بنابراین با احترام از رئیس جمهور می خواهیم تا این قدم را برداشته و به تئاتر رونق بیشتری بدهند.در ادامه کلیپی از فعالیت های ژاله علو، عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی و داوود رشیدی پخش شد.سپس حاجی خانی مدیر کل امور مدیران ارشد و اهدای نشانهای دولتی، طی سخنانی گفت: هیئت مدیران به منظور تجلیل از هنرمندان پیش کسوت ایرانی به پنج تن از نقش آفرینان عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون که بیش از نیم قرن فعالیت مستمر و موثر داشته اند و خالق آثار ارزشمندی بوده اند از سوی رئیس جمهوری اسلامی ایران نشان درجه یک فرهنگ و هنر اعطاء می کند.وی در ادامه بیوگرافی محمدعلی کشاورز و داوود رشیدی را قرائت کرده و خاطرنشان کرد: ژاله علو، عزت الله انتظامی و جمشید مشایخی به دلیل کسالت نتوانستند در این مراسم حضور یابند.سپس محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، اسفندیار رحیم مشائی، سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و داریوش ارجمند برای اعطای نشان داوود رشیدی و محمدعلی کشاورز روی صحنه حاضر شدند.محمدعلی کشاورز، هنرمند پیش کسوت تئاتر طی سخنانی ضمن قدردانی از مردم ایران اظهار کرد: من از بین مردم آمده ام و ما همه چیزمان باید در راه سرزمین عزیزمان باشد، رئیس جمهور نیز برای آبادانی این کشور بسیار تلاش کرده اند. زنده بودن و سلامتی را برای تمام مردم ایران و رئیس جمهور آرزومندم.در ادامه، جوایز بخش مسابقه بینالملل اهدا شد.با پخش تصاویری از ثریا شیرزادی - هنرمند پیشکسوت حوزه تئاتر در کرمانشاه، - بهروز بقایی - بازیگر تئاتر - و محمود استادمحمد - نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر ایران- از این سه هنرمند تقدیر شد. در ادامه کلیپی از زنده یاد حمید سمندریان، پدر تئاتر ایران، با صدای مرحوم خسرو شکیبایی برای حاضران پخش شد و بدین ترتیب از این دو هنرمند در این مراسم یاد شد.در پایان نیز از مدیران ارشاد استان هایی که جشنواره مناطق را در استان های کهکیلویه و بویراحمد، لرستان، گیلان و منطقه آزاد چابهار برگزار کرده بودند، تقدیر شد.
گفتنی است، مسئولان تئاتر کشور و همچنین جمع زیادی از هنرمندان تئاتر در این مراسم حضور داشتند.
گفت و گو با دکتر ”قطب الدین صادقی” کارگردان نمایش ”مکبث”
سعید محبی:
نگاهی به کارنامه دکتر قطب الدین صادقی، پرونده ای رنگارنگ از تمام گونه ها و مهارت های نمایشی را در مقابل چشمان بیننده می گشاید.
در این میان می توان به مهارت هایی مانند بازیگری، کارگردانی، ترجمه، طراحی صحنه و لباس، نویسندگی و گونه هایی همچون کمدی، تراژدی و انواع دیگر نمایش اشاره کرد. کمتر هنرمند تئاتری را می توان سراغ گرفت که چنین کارنامه متنوعی را در پس زمینه کاری خود داشته باشد. اما چنین کارنامه ای چگونه حاصل شده است؟ بی شک مداومت و پشتکار او در این زمینه اصل اساسی بوده است. رسیدن به چنین تنوعی حاصل سال ها کار بی وقفه و تلاش مستمر است. علاقه او به آثار کلاسیک از نخستین نمایشی که بعد از آمدن به ایران، یعنی نمایش "آژاکس" اثر سوفوکل به صحنه برد، کاملا مشخص است. این علاقه تا امروز ادامه داشته و "مکبث" شاهکار ویلیام شکسپیر تازه ترین اثری است که وی بر صحنه برده است.
گفت و گوی سایت ایران تئاتر را با دکتر قطب الدین صادقی به بهانه اجرای "مکبث" در تماشاخانه ایرانشهر می خوانید:
در کارنامه شما آثار متعددی در گونه های مختلف به چشم می خورد. برداشت های شما از نمایشنامه های کلاسیک نشان دهنده علاقه شما به این گونه نمایش هاست که در آن بسیار خوب عمل می کنید و کارنامه ممتازی دارید. وقتی به سراغ این آثار برای اقتباس می روید، از کجا شروع می کنید و چگونه برداشت خود را به کل اثر انتقال می دهید؟
وقتی متن نمایشنامه "مکبث" را می نوشتم، با طراحی صحنه آغاز کردم. از همان اول می دانستم که فضای نمایش، فضایی سرد و خزان زده است و درختی زرد و واژگون در وسط آن قرار دارد که در انتها ویران خواهد شد. با تصویری مرکزی، که از همان ابتدا در ذهنم شکل گرفت، متن را نوشتم. برای هر کاری که انجام می دهم، یک ایده مرکزی، که عصاره و نتیجه آن اثر است، به سراغم می آید و بعد ازتسریع آن در نوشته و کارگردانی و طراحی صحنه و ... اثر را کم کم می سازم و شکل می دهم. علاقه اصلی من در میان شکل ها و شیوه های تئاتر، نویسندگی و کارگردانی است که نوشتن را بیشتر از کارگردانی دوست دارم؛ به طوری که در حال حاضر چهارده نمایشنامه چاپ نشده دارم. ایده اصلی نمایش مثل شعری که شاعر را غافلگیر می کند، مرا گیر می اندازد و تا آن را ننویسم، رهایم نمی کند. تخصص اصلی من کارگردانی است، اما بازی در سینما را برای برطرف کردن مشکلات مادی انجام می دهم. بسیار راغبم که تمرکز داشته باشم و سالانه چند اثر را کارگردانی کنم، اما تئاتر شهر سالی یک بار بیشتر سالن در اختیار هنرمندان قرار نمی دهد. امسال هیچ اثری را در تئاتر شهر کار نکردم، زیرا سالن در اختیارم قرار ندادند. کارهای امسال من شامل دو اثر بود؛ یکی در سالن حافظ و دیگری در ایرانشهر که هر دو با قرارداد هشتاد درصد گیشه برای نمایش بوده است.
وقتی کارنامه تئاتری شما را مطالعه می کنیم، متوجه می شویم که وزن آثار کلاسیک دنیا در آن قابل توجه است. علاقه مندی شما به این آثار از کجا سرچشمه می گیرد؟
من تحصیلات دانشگاهی دارم و تئاتر را از طریق آثار کلاسیک شناختم. نخستین برخوردهای من در دانشگاه با این نمایشنامه ها بوده و گام به گام با آن ها جلو آمده ام. آثار کلاسیک بسیار جذاب اند، مخصوصا آن هایی که ماندگار شدند. این آثار به قدری مسائل انسانی را خوب مطرح می کنند، که در هر دوره و زمان می توان به آن رجوع کرده، سوالات خود را مطرح و پاسخ های خود را دریافت کرد. در اصل این آثار توانسته اند حقایق همیشگی را به بحث بکشند و به همین دلیل از آثار ماندگار به حساب می آیند. در تئاتر دنیا سنتی وجود دارد که کارگردان های مطرح برای زورآزمایی و نشان دادن خلاقیت خود به مصاف این آثار می روند و بدین طریق شکل های تازه و متنوع و برداشت های نوین خود را از آن ارائه می دهند و اثر را به دوران خود نزدیک تر می کنند. کار کردن آثار کلاسیک و اجرای آن در صحنه به عنوان خلاقانه ترین شکل اجرای دنیا محسوب می شود. آثار معاصر این خصلت را ندارند، زیرا از فیلتر زمان نگذشته اند. موقعیت بزرگ و ویژه دنیای بشری را نویسندگانی مانند شکسپیر، مولیر، گوته و... بسیار خوب و حساب شده مطرح کرده اند؛ به طوری که هرگز کهنه نمی شوند. از نمایش "آژاکس"، که شروع کار من بعد از آمدن به ایران بود، تا به امروز که "مکبث" را به صحنه برده ام، دلبستگی به این گونه نمایش را همیشه با خود داشته ام.
"مکبث" از قدرتمندترین آثار کلاسیک و نوشته های شکسپیر است. انتخاب این اثر برای اجرا نمی تواند تنها به دلیل تجربه زیباشناسانه و نمایشی باشد. متن چه ویژگی دارد که موجب شد بعد از سال ها دلبستگی به آثار کلاسیک، این نمایشنامه را امروز و در این دوره تاریخی و اجتماعی خاص برای اجرای در صحنه انتخاب کنید؟
چند نمایشنامه از شکسپیر را خیلی دوست دارم که به صحنه ببرم. لیر شاه، کوریولانوس، تیمون آتنی و مکبث از آن جمله اند. مکبث را نزدیک ترین اثر شکسپیر به هملت می دانم و این دلیل اصلی من برای اجرای آن بود. همان طورکه می دانید در دوره رنسانس دو نیروی خیر و شر با بسته شدن دریچه آسمان و ترکیب امانیسم، به عنوان فلسفه مطرح در آن زمان با مختصات دوره رنسانس، ترکیبی خاص از فلسفه انسانی را به وجود آوردند که در نوع خود بی نظیر بود. این دوره فقط خردورزهای بزرگی مثل هملت را رها نکرد، بلکه آدم هایی مانند کلودیوس، که ترسی از خدا نداشتند، هم رها شدند. یکی از تناقض های رنسانس همین است که تنها نیروی خیر وارد میدان اندیشه و افکار بشر نمی شود، بلکه نیروی شر هم راهش به جهان هستی باز می شود. این نیرو هیچ ترسی از خدا ندارد و دست به هر کار غیر اخلاقی می زند. در مکبث هم هملت وجود دارد هم کلادیوس. هم تفکر هملت و هم شر کلادیوس هر دو با هم وجود دارند. مکبث هم شخصیت متفکری است که دغدغه های اخلاقی دارد و به تعبیری فیلسوف است و هم مانند کلادیوس بی رحم و آدمکش است. این آدم هم وجدان دارد و هم ندارد. تمام قوای مثبت و منفی را در یکجا در خود جمع کرده است. چیز دیگری که اینجا مطرح است مفهوم قدرت است. مهم ترین مسئله نمایشنامه های شکسپیر مانند هانری پنجم وششم، ریچارد دوم وسوم همین مسئله قدرت است. قدرت نیرویی ویرانگر است و در عین حال به قول برتراند راسل لذت لذت هاست. این مسئله در اندازه های کوچک خیلی مهم نیست و خاصیت ویرانگری ندارد، اما در اندازه های بزرگ و ملی قدرت تخریبی بالایی دارد. شکسپیر در مکبث می خواهد هشدار بدهد که اگر خواهان جامعه معتدل و متمدن و علاقه مند به پیشرفتیم، باید از جاه طلبی های بیمار گونه و فزون خواهی های خودسر دست برداریم. دلیل انتخاب من برای این مسئله و در این مقطع به تصویر کشیدن چنین مسائلی است. علاوه بر آنکه در انتخاب متن تحت تأثیر بیداری اسلامی بودم که به نوعی پایان نهضت کودتاست. در حال حاضر چندین سال است که در جهان کودتا نمی شود. زمانی بود که وقتی از خواب بیدار می شدم، شاهد کودتا در یکی از کشورهای همسایه بودم. در قرن بیستم در پاکستان 11بار و در پرو 117 بار کودتا شده است. در دیگر کشورها هم از قبیل شیلی، آرژانتین، عراق، ترکیه، افغانستان و یمن حکومت ها به وسیله کودتا قدرت گرفته اند. اما امروزه دنیا عوض شده و دیگر کودتایی انجام
”شکسپیر در مکبث می خواهد هشدار بدهد که اگر خواهان جامعه معتدل و متمدن و علاقه مند به پیشرفتیم، باید از جاه طلبی های بیمار گونه و فزون خواهی های خودسر دست برداریم.“
نمی گیرد، زیرا نیروهای متوسط رشد کرده و افکار مترقی به میدان آمده است. جوانان و دانشجویان فرهنگ عمومی درخشانی پیدا کرده اند و به آگاهی سیاسی و اجتماعی خیلی خوبی رسیده اند که دیگر اجازه نمی دهند عده ای خشن و شبه نظامی قدرت را بین خودشان دست به دست کنند و مردم در هیچ جایی از مناسبات آن ها جایگاهی نداشته باشند. بیداری اسلامی مسئله بسیار حیرت انگیزی در جهان است که در جوامع کاملا سنتی مانند مصر اتفاق افتاده است. در مصر هم سران دولتی از نظامیان و کودتاچیان بودند. به تدریج در تمام حکومت های دیکتاتوری، دموکراسی حاکم خواهد شد، زیرا خواست مردم این است. تحت تأثیر چنین حرکاتی فکر کردم می شود با متن شکسپیر مسائل بسیار مهم را در جامعه امروزی مطرح کرد.
به کودتا اشاره کردید و اینکه دیگر در دنیا این اتفاق نمی افتد، اما در اجرای شما کودتا انجام شده و کودتاچیان قدرت را به همین وسیله به دست می گیرند.
مکبث آخرین کودتاچی است که بعد از آن دیگر کودتایی انجام نمی گیرد. کودتاچیان جهان ابتدا کودتا کرده و بعد خود را رئیس جمهور مادام العمر می نامیدند.کسانی مثل صدام حسین، حسنی مبارک، معمر قذافی و دیگران همگی همین خصوصیت را داشتند. اول کودتا می کردند، بعد همه اموال مملکت را غارت کرده و در نهایت پسر خودشان را به عنوان جانشین برمی گزیدند. این حرکت مثل این بود که حکومت را ارثیه فامیلی خود بدانند. در حال حاضر کره شمالی در میان دیگر کشورهای جهان، آخرین شکل استبداد نظامی است. امروز دنیا متوجه وضعیت خود شده و به آگاهی رسیده است؛ این مسئله در تاریخ دنیا بی سابقه است.
شیوه اجرایی ای که برای نمایش انتخاب کرده اید مفهوم محور است؛ به این معنی که به جای شکل با مفاهیم اثر به سراغ اجرا رفته اید. این مسئله در دکور، نوع بازی، میزانسن ها و... کاملا مشهود است. در این شیوه، تصویر کردن مفاهیم مطرح در نمایشنامه مهم است تا توجه به نمادهای بیرونی. این موضوع در اجرای نمایش چگونه شکل گرفت و عملی شد؟
من دو کار در شیوه اجرایی نمایش انجام داده ام. همانطور که می دانید، وقتی شکسپیر نمایش های خود را می نوشت، دکور به شکل امروزی وجود نداشت. اجرای نمایش ها در آن زمان در حیاط یک مهمانسرا و روی سکویی انجام می گرفت. به علت عدم وجود دکور، نورپردازی و... در صحنه های آن زمان، نویسنده مجبور بود تمام مفاهیم را با کلمات بیان کند. کلمات جای موسیقی، نماد و... را می گرفت، اما در اجرای نمایش "مکبث" با نور، دکور، نماد و... حرف نمایش را می زنیم. امروزه لزومی ندارد همه چیز در درون کلمات مطرح شود. جملات توصیفی بلند را کوتاه و تنها جملاتی را که دارای حرکت است انتخاب و در نمایش حفظ کردم. زبان را باید ساده کرد تا برای تماشاگر امروزی قابل فهم باشد. اجرای کامل نمایشنامه مکبث پنج ساعت طول می کشد که در اجرای صحنه ای به یک ساعت و نیم کاهش پیدا کرده است.
برداشت شما از اثر شکسپیر، نگاه خاص و ویژه شما را به یک کار کلاسیک نشان می دهد. در این اثر چه مقدار از شخصیت شما و چه مقدار از شخصیت شکسپیر وجود دارد؟
برای کارگردانی هر اثر نمایشی پنج اصل وجود دارد که مهم ترین آن برداشت مستقل کارگردان از اثر نمایشی است. هر اثر نمایشی، به خصوص آثار کلاسیک، نسبت به دوران معاصر تفاوت های بسیاری کرده است. نه اینجا انگلستان است و نه الان قرن شانزدهم است. دنیا عوض شده است. زمانی که شکسپیر مکبث را می نوشت، اعتقاد داشت که دنیا به وسیله حکومت سلطنتی مشروطه می تواند به ثبات و پیشرفت برسد. برای همین در ابتدا و انتهای تمام آثارش شاه وجود دارد و در این میان یک شخصیت دیوانه مانند مکبث و یا کلادیوس است که نظم را به هم می زند. شکسپیر یک سلطنت طلب است و این نوع حکومت را بهترین شکل حکومتی برای جامعه بشری می داند. در حال حاضر عدم تمرکز، شکل ایده آل سیاسی است؛ یعنی بهترین شکل زمانی است که قدرت در دستان یک نفر نباشد، بلکه از طرف یک شخص به مردم سپرده شود. این قدرت بین شوراها، مجلس، احزاب و... تقسیم می شود و دیگر تمرکز قدرت دوره الیزابتی وجود ندارد. در هملت هم من همین کار را کردم؛ به دلیل اینکه اعتقادی به حکومت سلطنتی ندارم. در انتهای نمایش هنگامی که هملت می میرد، پسر فورتینبراس(پسر پادشاه نروژ) به صحنه می آید که در حال جنگ با دانمارک است و استمرار حکومت به دست او صورت می پذیرد. اندیشه شکسپیر به قدری به مناسبات حکومت سلطنتی اعتقاد دارد که حاضر است پسر پادشاه دشمن اداره ی کشور دانمارک را بر عهده گیرد. در حالی که این صحنه را در اجرای هملت حذف کردم. زمانی که هوراشیو جام زهر را سر می کشد، هملت دست او را می کشد و می گوید: خدای را، هوراشیو تو باید زنده بمانی و به آیندگان بگویی که چه اتفاقی افتاده و حقیقت ماجرا چه بوده است. تمام پژوهشگران بر این عقیده اند که هوراشیو باید زنده بماند و حقیقت ماجرا را به آیندگان تعریف کند. هوراشیو نماینده هملت در طول تاریخ است. در اجرای هملت، که من کارگردانی کردم، هوراشیو ادامه دهنده بود، زیرا من اندیشه سلطنت طلبانه ندارم. هوراشیو یک روشنفکر امروزی دانشگاه دیده است که می تواند مبشر حقیقت باشد. در مکبث هم همینطور است. اگر مالکوم شاه شود، باز همان اتفاق می افتد و این اندیشه سلطنت طلبانه را ترویج می دهد که همان اندیشه شکسپیر است. البته شکسپیر در دوران خودش خیلی مترقی بود؛ هر چند نسبت به دوران ما خیلی عقب است. در مکبث بعد از دورانی بسیار خونین و آشوبگر و پس از قتل و غارت فراوان باید چهره ای مردمی حکومت کند. این مطلب شعار نیست، بلکه تغییر یک اثر سیاسی و به روز کردن آن است. ما باید دنبال مفاهیم امروزی و دموکراتیک باشیم. با تکرار مفاهیم کهنه دوران شکسپیر اتفاق خاصی نمی افتد.
تغییراتی که در متن و شکل اجرا داشته اید در راستای همان برداشتتان از متن بوده است. تغییر انتهای نمایش و خلاصه کردن متن هم از مهم ترین اقدامات شما در بیان مفهومی نمایشی است. همه چیز در نمایش حتی دکور هم بیانی مفهومی دارد. درخت خزان زده واژگون، که نماد خزان عمر کودتاچیان است، در آخر ویران شده و بر سر همان کودتاچیان واژگون می شود. بیان مفاهیم نمایشی در بخشی از عناصر از جمله دکور، لباس، نور و...به خوبی نمود یافته است .اما در بخش دیگری از اجرا، از جمله بازی ها، چنین بیانی کمتر دیده می شود. به نظر می رسد بازی های نمایشی با بیان مفهومی اثر در تضاد است. چه تمهیداتی در این مورد به کار برده اید و بازیگران نمایش چگونه به نوع و شیوه بازی مورد نظر شما در نمایش رسیده اند؟
بازی در "مکبث" در راستای همین برداشت است. بازی در آثار کلاسیک بر اساس بیان دیالوگ و گفتار است، اما بازی ای که در اینجا وجود دارد، بر بدن و بیان فیزیکی استوار است. مکبث از تمام ظرفیت های بدنی خود استفاده می کند، در صحنه غلت می زند، می دود و دراز می کشد، در حالی که بازی کلاسیک، بازی ایستاست و تمام تلاش بازیگر بر این اساس است که حتی یک کلمه تغییر نکند و یا یک جمله جا به جا نشود. در اجرای نمایش و همینطور بازی اثری کلاسیک، مفاهیمی که بر اساس ادبیات منتقل می شود، اهمیت دارد؛ در حالی که در اجرای مکبث روحیه جنگندگی و دوندگی خیلی زیادی وجود دارد. حتی یکی از کدهای حرکتی هم، که در نمایش وجود دارد، کلاسیک نیست و تمام آن ها متعلق به اجرای آثار غیرکلاسیک است.
جادوگران در اجرای شما شکل و شمایل خاص و ویژه ای دارند؛ به طوری که دیگر اصلا شبیه اصل خود در نمایشنامه نیستند. در مکبث آن ها نماد قوای شیطانی درون او هستند.کوتوله های نمایش شما چه مفهومی را القاء می کنند؟
انگلستان در قرن ششم مسیحی شد و ماجرای مکبث متعلق به قرن دهم است. تمام اعتقادات ماقبل مسیحی در فرهنگ مسیحیت انگلستان تبدیل به خرافات و جادو شد. جادوگران سمبل اعتقادات شمنی ماقبل مسیحیت اند. در حال حاضر دیگر جادوگر و جادو وجود ندارد و به جای جوشاندن بال ملخ و پر پرندگان و دادن آن به افراد، سه کوتوله وجود دارند که با جا به جایی مهره ها، آدم ها را جا به جا کرده و تکان می دهند. این کوتوله ها بر دنیا حکومت می کنند. به عنوان مثال جورج بوش، سارکوزی و یا قذافی و دیگران چه کسانی اند که بر دنیا حکومت می کنند؟ قذافی مهره روس هاست که سارکوزی او را از میان برداشت. این کوتوله ها به این وسیله مهره ها را جا به جا می کنند. جادوگران همان کوتوله هایی اند که مظاهر درونی و امیال پنهان مکبث اند و هر کدام رنگی دارند. این ها هر یک مظهر شهوت، خیانت و قدرت اند که اشاره به نیروهایی است که سرنوشت دنیا در دست آن هاست. امروزه دیگر با مفاهیم قرون وسطایی نمی توان متون گذشته، از جمله نمایشنامه مکبث، را تفسیر کرد. باید دید دیکتاتورها را چه کسی می آورد و چه کسی آن ها را از صحنه سیاست بیرون می برد؟ در کشورهایی مثل کره شمالی و یا آفریقا، که در حال حاضر آخرین کودتاها در آن انجام می شوند، همه افراد نظامی اند و هیچ نیروی دموکرات و یا متخصصی در آن وجود ندارد. افرادی مانند پینوشه و یا ویولا همگی نظامیانی بودند که حکومت و مقتضیات نظام و کشور را بین نظامیان تقسیم کردند. فضای نظامی به نیروهای مردمی اعتقادی ندارد.
سخن آخر:
تمام تلاش من در اجرای نمایش هایی مانند مکبث بر این اصل استوار است که فاصله بین اثر و مردمی که برایش نمایش اجرا می کنیم، از بین برود و نمایش به عنوان امری تجریدی دیده نشود، بلکه امری ملموس و قابل شناسایی باشد و در واقع بتواند به درک موقعیت و مسائل امروز جامعه کمک کند. تمام انتخابات و تغییرات درون یک نمایش در همین راستاست.
طی مراسمی عصر امروز 12 بهمن ماه از تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رونمایی شد.
در ابتدا این مراسم رحمت امینی دبیر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با اظهار امیدواری از اینکه آثار خوبی در این دوره از جشنواره اجرا شود،گفت: «امروز بهانهای پیداکردیم تا در روز نخست اجراهای صحنهای در کنار هم باشیم و از تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رونمایی کنیم.» وی ادامه داد:«ایده چاپ تمبر در دبیرخانه مطرح شد و با پیگیریهای آقای اتابک نادری و حمایت دیگر دوستان توانستیم در آخر دهه سوم، یک یادگاری از جشواره تئاتر فجر باقی بگذاریم.» امینی خاطر نشان کرد:«در واقع با این یادگار در دهه سوم جشنواره، به سراغ دهه چهارم خواهیم رفت.» وی با بیان اینکه تا به امروز مشکل بزرگی در برگزاری جشنواره نداشتهاند، اظهار کرد:«کارها تا به امروز به خوبی پیش رفته و ما شاهد حمایتهای مختلفی از سوی جناب شاهآبادی بودهایم و طبق گفته ایشان با قوت هرچه تمامتر پیش آمدیم.» دبیر سیامین جشنواره تئاتر فجر در پایان یادآور شد:«از "مهدی افضلی که از موسسه توسعه هنرهای معاصر با ما همکاری کرده نیز کمال تشکر را دارم. همچنین آقای محمد دشتگلی هم کاملاً با همراه بودند و در واقع در این دوره همگی همراهی کردند و خوشبختانه این اتفاق نظر تا به امروز وجود داشته است.» در ادامه محمد دشتگلی سرپرست مرکز هنرهای نمایشی با اشاره به اینکه تئاتر هنر زندهای است و عمرش مختص همان شب اجراست، عنوان کرد:«رونمایی از تمبر سیامین دوره جشنواره، بهانهای است برای که تئاتر همیشه هست و خواهد بود.» وی افزود:«با حضور تکنولوژی و دیگر صنایع مختلف، تئاتر همچنان پابرجا بوده و در طول تاریخ این هنر زنده ادامه داشته است.» دشتگلی تصریح کرد:«این تمبر، یادگار و سندی است که به عنوان سند تاریخ تئاتر کشور نیز باقی خواهد ماند.» سپس حمید شاهآبادی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای سخنان خود با تشکر از متولیان برگزاری جشنواره بیان کرد:«در دوره مدیریت آقای دشتگلی شاهد پیشرفت خوبی در حوزه تئاتر بودیم و اتفاقات خوبی در دوره مدیریت ایشان رخ داد.» وی ادامه داد:«معمولاً از تمبر به عنوان یک یادگاری تاریخی یاد میشود و شاید اگر بخواهیم سیر تاریخی هر پدیدهای را مرور کنیم، یکی از مؤلفههای آن تمبرها هستند.» شاهآبادی تاکید کرد:«کاری که امروز به صورت نمادین آغاز میکنیم، مستقلاً برای تمام کسانی که به کارنامه هنری جشنواره سیام مینگرند، میتواند نوعی تصویر هنری باشد که خاطرات و تلاش هنرمندان را در برگزاری جشنواره زنده میکند.» وی خاطرنشان کرد:«اگر قرار باشد سیر تاریخی و پیشرفت تئاتر ایران را مشاهده کنیم، در دهه سوم با چنین نمادی مواجه هستیم.» معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اظهار خرسندی از اینکه بخش اول جشنواره سیام در استانها به خوبی برگزار شد، تصریح کرد:«بخشهای پژوهشی جشنواره نیز از 5 تا 11 بهمن ماه با موفقیت سپری شد.» وی افزود:«امروز آغاز بخش صحنه ای است و انشا ا... شاهد رقابت خوبی در میان اصحاب هنر باشیم و امیدواریم که یک دستاورد خوب فرهنگی محصول جشنواره سیام باشد.» شاهآبادی با ابراز امیدواری از اینکه جشنواره به نحو مطلوب پیش رفته و این تمبر، یادگاری از تمام بخشهای جشنواره باشد به سخنان خود پایان داد. در این مراسم مهدی افضلی مدیرعامل موسسه توسعه هنرهای معاصر، اتابک نادری مدیر اجرایی جشنواره، بهزاد صدیقی مدیر روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی، اصغر امیرنیا و عباس عظیمی مشاوران اجرایی معاون هنری وزارت ارشاد حضور داشتند. گفتنی است، تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در طول جشنواره به هنرمندان ایرانی و خارجی هدیه داده خواهد شد.